زمین خسته
زمان ایستاده در منزل
صدا ها مرده در خوابند
همه آرام و آهسته
سکوتِ مرگ می دارند
ببار ای ابر بارانی وغوغا کن
سکوت مرده من را
بزن بشکن تو رسوا کن
تو ای باران بی پهنا
بشوی این راه تنها را
بشوی از هر چه نامردیست
بروب از هرچه نا پاکیست
زمین و آسمان جاریست
بزن باران که دل هم نیز بارانیست.