کودک میمانم:ولی مشکل اینجا ست که من اصلا عشق رو قبول ندارم.(از وبلاگ کودک میمانم)

امروز شاید یه تجربه سختی بود برام و شاید هم یه خاطره خوش شد اما به هر حال هنوز که هنوزه نمیتونم از شر فکر کردن بهش راحت بشم چیزی بود که تا قبل از پیش اومدنش برام ترس داشت و هنوز هم داره منتها شاید جنس ترس فرق کرده قبلا هم همین ترس رو داشتم تنها یه چیز میتونه ارومم کنه و اون اینه که حس کنم در کنار منی همین که خاطرت در کنارم باشه کافیه اما دوست دام تنها و تنها یک پیام از تو دریافت کنم همین.
به زودی زود و شاید تا مدتها بعد ...؟؟!!

روز شمار

درست یک ماه دیگه یه مسیر که چه بخوای چه نخوای عبور میکنه منتها باید مراقب باشی که یه وقت ازش جا نمونی تعادل هم که مهمترین چیزیه که این وسط قرار داره اما از همه مهمتر اون نتهای راهه که تنها تو رو میبینم شتید تنها به همین دلیله که تلاش میکنم سرعتم رو تند تر کنم اما باز فاصله به همون میزان کوتاه میشه که قبلا میشد تنها من روز شماری میکنم و از الان یک ماه دیگه

بعد اخر

من دریا رو خیلی دوست دارم به خصوص عمق دریا رو جایی که هیچ گونه بویی از محیط اطراف امروزی نمیده جایی که کمتر کسی میتونه بیشتر از چند ثانیه ازادیه مطلق اون رو درک کنه جایی روی این کره خاکی که از همه کره خاکی مجزا است و کسی که در عمق اون زندگی میکنه به این کره هیچ وابستگی ای نداره ولی حیف وابستگی ما به این دنیا اونقدر زیاده که تنها میتونیم کمتر از یک دقیقه بدون اون زندگی کنیم.

زمان

زمان هم از ادما دور میشه هم بهشون نزدیک میشه اونی که ازمون دور میشه رو گذشته میگیم و اونی که نزدیک میشه رو اینده.
توی این مسیر تپه هایی هست که هر چقدر هم ازشون دور میشیم باز هم به چشم میخورند
گاهی ما تلاش میکنیم که برخی از اونها رو نبینیم و گاهی به برخی از اونها افتخار میکنیم.گاهی بر سر این تپه ها و شاید کوهها زمین خوردیم و گاهی زود تر از دیگران اونها رو فتح کردیم.به همین نسبت تپه ها و کوههایی در اینده وجود داره که فقط باید نگاهمون به بلند ترین اونها باشه اما هیچ گاه نباید تپه های کوچیک رو دست کم گرفت.
اینا رو گفتم که یادم بمونه همیشه این تپه ها و کوهها هستن که مسیر زندگی رو تعیین میکنن گاهی ما برای پیش برد کارهامون باید بعضی از اونها رو از سر راهمون هم برداریم