یه حس غریب هنوز دقیق نشناختمش یکم تلخه یکم هم ... مثل هوای امشب بارونی اولین بار ۵ ماه پیش بود که همین حس رو داشتم برای یه مدت کوتاه نه چندان بلند و باز امشب ... . یه حسی که سنگینی خاصی داره و شاید ... .تنها و تنها یه چیزه که حالم رو بهتر میکنه و اون ... خودش بهتر میدونه چیه بهتره نگم.
وارد یه مسیر تازه میشم یه مسیری که یک انتهاش رو بستند تا پشتش رو نبینی کنارت یه منظره سبز و روبروت یه هزاررهه که هر کدوم به یه نقطه ای ختم میشه اما من هنوز زوده که مسیر ور انتخواب کنم باز جلو تر میرم تا هدفم معلوم بشه و بعد از یه مسیر فرعی به اون مسیری میرم که انتهاش هدف منه
سلام.خوبی؟
به من سر نمی ز نی؟
سلام
امیدوارم اخرش اونی بشه که تو می خوای
سلام !
ره دراز است و منادی در خواب !
موفق باشی
صدر