دیگر گریه هایم بوی تلخ گذشته را نمیدهد گویا انها هم حس تو را در نزدیکی خود حس کرده اند گرچه هنوز منتظر هستم اما انتظارم نیز معنایش تغییر کرده نمیدانم اما دلم میگوید شاید برای این است که تو را هر روز بیشتر میشناسم دگر در تنهایی هایم تنها نیستم چرا که تو را در قلبم پروراندم به امید .
وقتی ریشه رو با امید آبیاری کنی حاصلش میوه ارزشمندی در میاد...هرچند مراقبت از هر میوه ای برای رشد کردنِ اون میوه سخته اونم تو زمینی مثل قلب که خاکش از همه وجود بشر تغذیه میکنه...از داشتنِ دوستای خوب لذت میبرم...شاد و موفق باشی
مراقبش باش. در ضمن خوش به حالت....
سلام علی جان
منم خیلی وقته ندیدیمش ....به ما هم سر زن
مرسی
و با امید هرگز تنها نخواهیم ماند...
سلام خوبی
امیدوارم در کنار او هیچگاه احساس تنهایی نکنی
و او نیز بتوانددرب این قفس تنهایی را برایت باز کن
موفق باشی علی بود قربانت سارا۱۳۶۰
اسم آهنگی که گذاشتی چیه؟؟!؟..خیلی ملایم و قشنگه!
نوشتههات هم خیلی قشنگه!