بگذارید اگر هم نه بهاری...
باشم،
شاعر سوخته گلهای سخاری...
باشم،
میتوانم که خودم را بسرایم ...
هر چند ...
نتوانم که همانند قناری باشم،
معنی پیر شدن
ماندن مردابی نیست،
پیر هم
اما بگذارید جایی باشم،
کاری از پیش نبردم همه عمر
شاید این لحظه نا یافته کاری باشد
همه درد من این است که میپندارم ...
که دگر ای دوست من ،دوست نداری باشم
مرگ هم عرصه بایسته ای از زندگی است ...
کاش شایسته خاک سپاری باشم.
ممکنه یکم طول بکشه اما ...
از اینجا میتونید به دکلمه شعر گوش کنید
سلام علی جان
ممنون که به وبلاگ ما اودی و ممنون از اینکه انقدر نسبت به من لطف داری. امیدوارم که لیاقت اینهمه لطفت رو داشته باشم.
راستی وبلاگ خیلی قشنکی داری والله من تا حالا این سعادت رو نداشتم که به وبلاگ زیبات بیام و ازش بهرمندشم.
با آرزوی بهترین ها برای شما دوست عزیز.
...
باش......اما ارزش داشته باش!....لیاقت بودن رو داشته باش!
سلام
ممنون که به من سر زدی و من رو با دنیای زیبای خودت آشنا کردی ..
خیلی خیلی زیبا می نویسی خیلی خوشحالم که با اینجا آشنا شدم
برات آرزوی موفقییت می کنم دوست گرامی
اخی..اونچه که ما انجام داده ایم آنچه بوده است که بر میامده از دستمان...تو آنچنان خوبی که این را نمیدانی...از من بپذیر ای دوست..
پس چرا ما نتوانیم که این سان باشیم ....؟ به خود آییم و بخواهیم که ..... انسان باشیم ... ممنون که به وبلاگم سر زدید .....یا علی
سلام من دوباره برگشتم میخوام بنویسم چون خودش ازم خواسته من که نمیتونم طبق معمول بهش نه بگم اگه دوست داشتی بازم بهم سر بزن مطالب جدیدمو بخون اگه دوست داشتی کامنت بزار منتظرم
پیام بالای نفیسه را من نوشتم ها .....