قلب

قلب هایشان را به نماد عشق بر روی کاغذ پاک و بی گناهی میکشند و چه زشت می کشند
نگریستم من نباید از آنها تقلید کنم من زیبایی قلبم را برای خود نگاه می دارم اما هیچ چاره ای نبود مرا هم وادار کردند اما ... . از یکی از آنها خواستم نمادی برای من بکشد درست مثل خودش و او هم دوباره سفیدی کاغذ را لکه دار کرد بعد گفتند باید نامش را به روی این قلب ها(+ی دروغین )بکشید و من نوشتم تو گفتند تو کیست و من سکوت کردم باز پرسیدند و من گفتم تو هستی یکی از حضار خندید و گفت من ؟ و من (؟؟؟ ) نه، من نگفتم شما ،گفتم تو و سکوت کردم (آنها هم)... .

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد