زاویه دید

توی داستان ها معمولا یکی از اصول رعایت شده زاویه دید است چیزی که امروزه خیلی ها به ان ایراد می گیرند تغییر ناگهانی زاویه های دید در داستان ها و نمایش نامه ها است اما اگر به زاویه دید دقیق تر نگاه کنیم می فهمیم که هر گاه این زاویه به صورت نا گهانی تغییر کرده داستان شکل تازه ای پیدا می کند اما چرا من این رو میگم اگر در زندگیاین زاویه دید رو یک بار تنها برای چند لحظه عوض کنید چقدر زندگی شیرین میشه مثلا از دید دوم شخص یا دانای کل؟بد میگم
           
                            zavieh
نظرات 3 + ارسال نظر
شاهرخ چهارشنبه 21 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 05:57 ب.ظ http://sargarmi.blogsky.com

سلام امیدوارم در هدفی که در نظر گرفتی موفق باشی . خوشحال میشم اگر پیشم بیایی .ایام به کام

عکسهات بالا نمیاد ؟

(....) پنج‌شنبه 22 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 10:14 ق.ظ http://vasaranjam.persianblog.com

تو بعضی چیزها شاید آره بهتره ولی اگه خود زندگی رو بخوام با دانای کل نگاه کنم دارم به خودم دروغ می گم چون من کاری ندارم واقعا زندگی چیه ... این برام مهمه که واسه من قشنگ نیست. اینم می شه اول شخص. من ... من... چقدر از ((من)) بدم می یاد. کاش همه چیز بشه اون.
تا بعد ...

ساره پنج‌شنبه 22 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 08:19 ب.ظ

سلام خیلی پر محتوا کار می کنید من دارم یه دوره کلاس داستان نویسی می بینم .از راهناییهایتان استفاده می کنم ....... بی صبرانه منتظر بقیه مطالب هستم........همواره سربه زیر باش و استوار و سخت//////التماس دعا

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد