تا حالا شده به یه نفر خیلی دل ببندید یه نفر که هر بار اسمش رو میشنوید دگرگون میشد .این رو هم می دونید که اون هم شا رو دوست داره اما ... اما یه روز میرسه که یه کار بدی می کنید یه کاری که می دونید اون خیلی عصبانی میشه . حالا شما اونقدر ازش دورید که حتی نمیتونید برید کنارش و بهش بگید من تنها به امید اینکه من رو ببخشید اومدم در خونتون . باید چی کار کرد ؟ من نمی دونم اما حالا که ازش دورم میدونم دلم خیلی شکسته.
یه پسر
چهارشنبه 14 آبانماه سال 1382 ساعت 08:49 ق.ظ
خوب من نمی دونم اما میدونم اگه واقعا یکی رو دوست داری میتونی از طریق قلبت «همون قلبل که برای اون طرف میتپه» باهاش رابطه داشته باشی و ازش عذر خواهی کنی .
سلام علی جان .مرسی از اینکه بهم سر زدی.اخه میدونی چیه؟راستش شعرای من مثل بچه هامن.مونس تنهاییامن .مگه میشه ادم جلوی چشمش بچشو وردارن برای خودشون ولی خونسرد باشی؟
سلام ممنون از اینکه به من سر زدید. ...ولی اگه دیگه کار ازکار گذشته باشه چی ...اگه وجود آدم پر از حسرت باشه چی اگه باوجود دانایی هنوز هم توی غفلت باشیم چی؟ وای از این همه تکثر...
خوب من نمی دونم اما میدونم اگه واقعا یکی رو دوست داری میتونی از طریق قلبت «همون قلبل که برای اون طرف میتپه» باهاش رابطه داشته باشی و ازش عذر خواهی کنی .
باید هرجور شده از دلش در بیاری
سلام علی جان .مرسی از اینکه بهم سر زدی.اخه میدونی چیه؟راستش شعرای من مثل بچه هامن.مونس تنهاییامن .مگه میشه ادم جلوی چشمش بچشو وردارن برای خودشون ولی خونسرد باشی؟
سلام ممنون از اینکه به من سر زدید.
...ولی اگه دیگه کار ازکار گذشته باشه چی ...اگه وجود آدم پر از حسرت باشه چی اگه باوجود دانایی هنوز هم توی غفلت باشیم چی؟
وای از این همه تکثر...
سلام علی جان مرسی که اومدی
اگه یه ذره واضح تر مشکلت رو بگی حتما کمکت می کنم
سلام من هیچ وقت تا به حال به کسی دل نبستم اما اگه یه روزی این اتفاق واسم می افتاد یه جری سعی می کردم از دلش در بیارم!